بحران خاموش پرستاران در ایران؛ فشار کاری، فرسودگی و خودکشی در نظام سلامت

در کرماشان دو پرستار جوان در پی فشارهای شدید کاری و فرسودگی شغلی، در اقدامی بە زندگی خود پایان دادند و جان خود را از دست دادند. این رخداد تلخ، تنها نوک یک بحران گسترده در نظام سلامت ایران را نشان می‌دهد.

بررسی این حادثه، ما را به مشکلات ساختاری و فرهنگی عمیقی در نظام درمان می‌رساند که فراتر از فرد و محیط کاری محدود است.

وضعیت کاری و روانی پرستاران

پرستاران و دیگر پرسنل خط مقدم به صورت مداوم با شیفت‌های طولانی، اضافه‌کاری‌های اجباری و حجم بالای بیماران روبه‌رو هستند. شرایط کاری غیرانسانی، ترکیب با حقوق پایین و ناامنی شغلی، فشار روانی قابل‌توجهی ایجاد می‌کند. تحقیقات داخلی نشان می‌دهد درصد بالایی از پرستاران، به ویژه جوانان، افکار خودکشی یا علائم افسردگی و اضطراب دارند. این آمار حتی در دوران پساکرونا، با کمبود نیروی پرستاری و افزایش تقاضای خدمات، تشدید شده است.

شکاف بین انگیزه‌های اولیه و واقعیت شغلی

اغلب پرستاران با انگیزه‌های انسانی و حرفه‌ای وارد این حوزه می‌شوند، اما تجربه فرسودگی عاطفی و فاصله شدید بین آرمان‌ها و واقعیت‌های سیستم، حس مفید بودن و رضایت شغلی آنان را کاهش می‌دهد. در نتیجه، برخی به بیزاری از کار و زندگی دچار می‌شوند؛ پدیده‌ای که در موارد شدید می‌تواند به خودکشی منجر شود.

نابرابری و حاشیه‌نشینی رسانه‌ای

یکی از دلایل کمتر دیده شدن بحران پرستاران، شکاف رسانه‌ای است. رسانه‌ها بیشتر به خودکشی رزیدنت‌ها و پزشکان می‌پردازند و پرستاران و سایر کارکنان درمان کمتر انعکاس می‌یابند. این بی‌توجهی، هم ناشی از سلسله‌مراتب اجتماعی و حرفه‌ای و هم ضعف تشکل‌های صنفی مستقل است. زنان، که بخش عمده پرستاران را تشکیل می‌دهند، به دلیل ساختار مردانه و پزشک‌محور، صدایشان کمتر شنیده می‌شود.

پیامدها و هشدارها

نادیده گرفتن فشارهای سیستماتیک بر پرستاران، تهدیدی جدی برای سلامت روان و جسم کادر درمان و در نهایت کیفیت خدمات پزشکی است. بحران فرسودگی و خودکشی، تنها مشکل فردی نیست؛ بلکه نشان‌دهنده نقص‌های ساختاری، مدیریت ناکارآمد و بی‌توجهی به حقوق و رفاه کارکنان است.

تحلیل وضعیت

برای کاهش این بحران، اقدامات چندجانبه ضروری است: افزایش حقوق و امنیت شغلی، کاهش ساعات کاری و اضافه‌کاری اجباری، بهبود شرایط کاری و ایجاد ساختارهای حمایتی برای سلامت روان. همچنین، باید صدای پرستاران و سایر کارکنان کمتر دیده‌شده نظام سلامت به صورت جدی شنیده شود و رسانه‌ها نقش عادلانه‌تری در انعکاس مشکلات این گروه ایفا کنند. در غیر این صورت، بحران فرسودگی شغلی نه تنها ادامه خواهد داشت، بلکه جان‌های بیشتری در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

بحران پرستاران صرفاً یک مشکل شغلی یا فردی نیست، بلکه پیامد مستقیم سیاست‌گذاری‌های ناکافی، کمبود نیروی انسانی و نگاه نابرابر به گروه‌های مختلف کادر درمان است. تجربه کار در محیط‌های پرتنش و مواجهه مستمر با درد و رنج بیماران، بدون حمایت روانی و مالی، می‌تواند حتی افراد با انگیزه‌های قوی انسانی را هم دچار فرسودگی و ناامیدی عمیق کند. توجه به این بحران، نه تنها مسئولیتی اخلاقی، بلکه پیش‌نیاز تضمین سلامت عمومی و کیفیت خدمات درمانی در کشور ایران است.

Live
Hide picture