
غرب آسیا در حال تجربه یکی از عمیقترین و طولانیترین دورههای خشکسالی در تاریخ معاصر خود است؛ بحرانی که به گفته کارشناسان، دیگر یک نوسان کوتاهمدت اقلیمی نیست، بلکه به تهدیدی ساختاری علیه امنیت آب، غذا و ثبات اجتماعی منطقه تبدیل شده است.
گزارش تازه روزنامه «شرق الاوسط» نشان میدهد که سطح آب رودخانههای حیاتی منطقه، از دجله و فرات در عراق تا عاصی و بردی در سوریه، به شکل بیسابقهای کاهش یافته و در برخی مناطق حتی به آستانه جریان صفر رسیده است؛ وضعیتی که تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود.
در عراق، سال ۲۰۲۵ خشکترین سال ثبتشده از سال ۱۹۳۳ تاکنون اعلام شده است. ورودی آب به رودخانههای دجله و فرات تا ۲۷ درصد کاهش یافته و ذخایر سدها و مخازن آبی این کشور به پایینترین سطح تاریخی خود رسیده است. دادههای ماهوارهای ناسا نیز از افت حدود ۸۰ درصدی سطح آب دریاچه ثرثار نسبت به سال ۲۰۲۰ حکایت دارد.
در سوریه، کاهش شدید بارندگی، افت ورودی چشمهها و افزایش تبخیر باعث شده است که رودخانههای عاصی و بردی در برخی مناطق بهطور کامل خشک شوند. گزارشهای بینالمللی تأیید میکنند که خشکسالیهای پیدرپی، تولید محصولات کشاورزی دیم را فلج کرده و میلیونها نفر را با کمبود آب شرب و کشاورزی مواجه ساخته است.
اردن نیز وضعیت مشابهی را تجربه میکند. ورودی آب به حوضه رود اردن به کمتر از ۱۰ درصد حد طبیعی رسیده و چندین سد این کشور در تابستان گذشته به «خط قرمز» هشدار رسیدهاند؛ شرایطی که بخش کشاورزی، بهویژه در دره اردن، را تحت فشار شدید قرار داده است.
در ایران، سوء مدیریت نهادهای حاکمیتی مسئول، کاهش بارش، افت ذخایر سدها و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، بحران آب را به سطح هشدار ملی رسانده است. برخی رودخانههای اطراف تهران تقریباً خشک شدهاند و حجم ذخایر آبی سدها به وضعیتی بحرانی رسیده است و انتقال پایتخت نیز بهعنوان یکی از پیامدهای این بحران مطرح شده است.
کارشناسان تأکید میکنند که بحران آب در این کشورها حاصل همزمانی دو عامل اصلی است: از یک سو تغییرات اقلیمی که با کاهش بارش، افزایش دما و تشدید خشکسالیهای طولانی همراه است و از سوی دیگر، سوءمدیریت منابع آب، از کشت محصولات پُرمصرف و شیوههای آبیاری سنتی تا برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی و نبود همکاری منطقهای بر سر رودخانههای مرزی.
به باور متخصصان، عبور از این بحران نیازمند یک نقشه راه چندبُعدی است که اصلاح الگوی مصرف، تغییر الگوی کشت، توسعه فناوریهای نوین آبیاری، کاهش هدررفت شبکهها و تقویت همکاریهای منطقهای را در بر بگیرد.
آنچه امروز در کشورهای غرب آسیا جریان دارد، تنها یک بحران زیستمحیطی نیست، بلکه چالشی تمدنی است که آینده اقتصاد، امنیت و زیستپذیری جوامع منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
