ایران وارد دوره سالمندی شتابان شد؛ زنگ خطری برای اقتصاد و رفاه اجتماعی

ایران با سرعتی کم‌سابقه در حال ورود به دوره سالمندی جمعیت است. روندی که به گفته کارشناسان، سه برابر سریع‌تر از میانگین جهانی پیش می‌رود و می‌تواند پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و رفاهی به‌دنبال داشته باشد.

تازه‌ترین داده‌های مبتنی بر ثبت مبنا نشان می‌دهد سهم جمعیت سالمند کشور از ۱۴ درصد عبور کرده است. رقمی که عبور رسمی از آستانه سالمندی عمیق محسوب می‌شود.

مسئولان سازمان بهزیستی می‌گویند اگرچه آمارهای رسمی پیش‌تر عدد ۱۲ درصد را نشان می‌داد، اما بررسی‌های جدید وزارت بهداشت و نهادهای جمعیتی حاکی از آن است که ایران عملاً وارد فاز سالمندی شده است.

به گفته سیدجواد حسینی، رئیس سازمان بهزیستی، مسئله نگران‌کننده‌تر از خودِ عدد، سرعت رشد جمعیت سالمند است. سرعتی که ایران را در ردیف کشورهای با بیشترین شتاب سالمندی قرار داده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۱۴۳۰ کشور را به جامعه‌ای به‌شدت سالخورده تبدیل کند.

چرا سالمندی در ایران این‌قدر سریع است؟

کارشناسان جمعیت‌شناسی، سه عامل اصلی را در این تحول مؤثر می‌دانند: نخست، موج بزرگ متولدین دهه‌های ۵۰ و ۶۰ که اکنون به سنین میانسالی و سالمندی نزدیک می‌شوند؛ دوم، سقوط شدید نرخ باروری در سه دهه اخیر که پایه جمعیت جوان را کوچک کرده؛ و سوم، افزایش امید به زندگی. ترکیب این عوامل، ساختار سنی کشور را به‌سرعت دگرگون کرده، بی‌آنکه زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی هم‌پای آن تغییر کرده باشند.

این گذار جمعیتی در شرایطی رخ می‌دهد که صندوق‌های بازنشستگی با کسری مزمن روبه‌رو هستند، نظام سلامت برای مراقبت‌های طولانی‌مدت سالمندان آماده نیست و بحران اقتصادی، توان خانوارها را برای حمایت از والدین سالخورده به‌شدت کاهش داده است. نتیجه، فشاری چندلایه بر دولت، خانواده‌ها و بازار کار است.

پیامدها؛ از بازنشستگی تا فروپاشی حمایت خانوادگی

افزایش سریع جمعیت سالمند، نسبت جمعیت شاغل به بازنشسته را کاهش داده و پایداری مالی صندوق‌های بازنشستگی را تهدید می‌کند. هم‌زمان، هزینه‌های درمان بیماری‌های مزمن و مراقبت‌های سالمندی در حال افزایش است.

در سطح اجتماعی، خانواده‌های کوچک‌تر، مهاجرت فرزندان و اشتغال گسترده زنان باعث شده الگوی سنتی مراقبت خانوادگی عملاً کارایی خود را از دست بدهد.

در غیاب نظام‌های رسمی مراقبت اجتماعی، این فشار مستقیماً به نسل میانی منتقل می‌شود. نسلی که همزمان با مشکلات معیشتی، باید مسئولیت مراقبت از والدین سالمند را نیز بر دوش بکشد. کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه این وضعیت می‌تواند به افزایش فقر سالمندی، انزوای اجتماعی سالمندان و تنش‌های بین‌نسلی منجر شود.

سالمندی؛ تهدید یا فرصت؟

در حالی که در گفتمان رسمی، سالمندی اغلب به‌عنوان یک بحران ترسیم می‌شود، متخصصان معتقدند با سیاست‌گذاری هوشمندانه می‌توان آن را به فرصت تبدیل کرد. توسعه «اقتصاد سالمندی» یا اقتصاد نقره‌ای، ایجاد خدمات و فناوری‌های ویژه سالمندان، و استفاده از تجربه و مهارت این گروه در بازار کار نیمه‌وقت و فعالیت‌های اجتماعی، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند بخشی از فشارهای اقتصادی را کاهش دهد.

با این حال، تحقق چنین سناریویی مستلزم بازتعریف نقش دولت در حمایت اجتماعی، ایجاد بیمه‌های مراقبتی، و طراحی یک قرارداد جدید بین‌نسلی است. قراردادی که در آن سالمند نه به‌عنوان سربار، بلکه به‌عنوان شهروندی با حقوق مشخص دیده شود.

نقطه تصمیم

ایران اکنون در نقطه‌ای حساس قرار دارد. پنجره جمعیتی به‌سرعت در حال بسته‌شدن است و تأخیر در اصلاحات ساختاری، هزینه‌هایی به‌مراتب سنگین‌تر در آینده نزدیک به‌دنبال خواهد داشت. سالمندی جمعیت دیگر یک پیش‌بینی نیست؛ واقعیتی است که آغاز شده و نحوه مواجهه با آن، آینده رفاه و ثبات اجتماعی کشور را رقم خواهد زد.

Live
Hide picture