
اظهارات تازه هادی کیادلیری، نایبرییس انجمن جنگلبانی ایران، بار دیگر ابعاد بحرانی وضعیت محیطزیست کشور را برجسته کرده است.
او با انتقاد صریح از رویکردهای حاکم در حوزه توسعه، کشاورزی و امنیت غذایی اعلام کرد ایران به بالاترین سطح فرسایش خاک در جهان رسیده و عملاً به رکورددار این بحران تبدیل شده است. وضعیتی که پیامد مستقیم دههها بهرهبرداری ناپایدار از منابع طبیعی به شمار میرود.
کیادلیری در مصاحبه با خبرگزاری «ایسنا» با استناد به نتایج یک مطالعه تخصصی گفت برای بازگرداندن حداقلی حاصلخیزی به خاک زاگرس، لازم است سالانه ۵۰ درصد از درآمد نفت کشور صرف احیای خاک شود. رقمی که به گفته او نشان میدهد خسارت واردشده به منابع پایه کشور تا چه اندازه عمیق و پرهزینه است. به باور کارشناسان، طرح چنین عددی بیش از آنکه یک پیشنهاد اجرایی باشد، هشداری درباره عمق فاجعه زیستمحیطی در ایران است.
بر اساس آمار ارائهشده، تنها در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹، حدود سه میلیون و ۶۰۰ هزار هکتار به اراضی باغی و دیم کشور افزوده شده است. افزایش این ارقام به معنای نابودی روزانه نزدیک به ۵۰۰ هکتار از مراتع و جنگلهاست. کیادلیری تأکید میکند این تغییر کاربری گسترده، بدون توجه به ظرفیت اکولوژیک سرزمین انجام شده و نتیجه آن فرسایش شدید خاک، کاهش پوشش گیاهی و تشدید بحران آب بوده است.
او با اشاره به ویژگیهای اقلیمی ایران هشدار داد کشوری که حدود ۹۳ درصد آن در محدوده خشک و نیمهخشک قرار دارد، نمیتواند توسعه خود را بر کشاورزی آببر و ناپایدار بنا کند. با این حال، سیاستهای رسمی طی دهههای گذشته دقیقاً در همین مسیر حرکت کرده و برای گسترش سطح زیر کشت، بخش بزرگی از اراضی جنگلی و مرتعی قربانی شدهاند. روندی که امروز پیامدهای آن در قالب بیابانزایی، ریزگردها و کاهش امنیت معیشتی آشکار شده است.
نایبرییس انجمن جنگلبانی جمهوری اسلامی ایران همچنین تعریف رایج حاکمیت از «امنیت غذایی» را نادرست دانست و گفت امنیت غذایی صرفاً به معنای افزایش تولید یا وفور مواد غذایی نیست، بلکه تابآوری محیط زیست، پایداری منابع آب و خاک و سلامت اکوسیستمها بخش جداییناپذیر این مفهوماند. به گفته او، نادیده گرفتن این مؤلفهها باعث شده افزایش تولید کشاورزی نهتنها امنیت غذایی را تضمین نکند، بلکه بنیانهای زیستی کشور را تضعیف کند.
این هشدارها در حالی مطرح میشود که کارشناسان محیط زیست بارها از بیلان منفی شدید آب، خشک شدن رودخانهها و تالابها، تشدید فرسایش خاک و روند پرشتاب بیابانزایی در ایران سخن گفتهاند. منتقدان معتقدند شکست در حکمرانی محیط زیستی، نگاه صرفاً اقتصادی به آب و خاک و بیتوجهی به محدودیتهای طبیعی سرزمین، ایران را به نقطهای رسانده که ادامه مسیر کنونی میتواند بخشهایی از کشور را در آیندهای نهچندان دور به مناطق زیستناپذیر تبدیل کند.
به باور کیادلیری، تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد توسعه اقتصادی الزاماً در تضاد با حفاظت از محیط زیست نیست، اما تحقق آن نیازمند تغییر جدی در سیاستگذاری، تعریف درست توسعه پایدار و کنار گذاشتن الگوهای فرساینده فعلی است؛ تغییری که در صورت تعویق، هزینههای آن نهتنها اقتصادی، بلکه اجتماعی و انسانی خواهد بود.
