
در حالیکه بسیاری از اسپانیاییها برای تعطیلات تابستانی آماده میشوند، پدرو سانچز، نخستوزیر سوسیالیست اسپانیا، درگیر بحرانی سیاسی است که ممکن است به پایان دوران نخستوزیریاش منجر شود؛ «اکونومیست»، در گزارشی مفصل به بحرانهای پیشروی سانچز پرداخته است، نخست وزیر چپگرای اسپانیا که از حمایت از فلسطین و غزه تا موافقت با فروش جنگندههای «یوروفایتر تایفون» به ترکیه، همه موارد متناقض را در کارنامهاش دارد.
ماه ژوئن برای پدرو سانچز پرالتهاب بود. بازداشت «سانتوس سردان»، معاون حزب سوسیالیست و دست راست نخستوزیر، به اتهام دریافت حداقل ۶۲۰ هزار یورو رشوه در قراردادهای عمرانی، ضربه بزرگی به دولت وارد کرد. از آن بدتر، سلف او در این سمت، «خوزه لوئیس آبالوس»، نیز اکنون باید در دادگاه عالی به اتهام فساد پاسخگو باشد. هر دو این چهرهها اتهامات را رد کردهاند، اما واکنش سانچز به رسواییها با ابراز پشیمانی علنی و اعتراف به اینکه حتی به استعفا فکر کرده بود، نشان داد که وضعیت تا چه اندازه بحرانی است.
او در پارلمان گفت: «تسلیم شدن گزینه نیست.» با وجود آنکه حزبش یا متحدانش در پارلمان هنوز او را کنار نگذاشتهاند، اما همانطور که یکی از سیاستمداران ارشد سوسیالیست اذعان کرده، دولت کنونی در وضعیت «اردک لنگ» قرار دارد و بقا یا سقوط آن به رویدادهای آینده گره خورده است.
ائتلافی شکننده بر بستر اقتصاد موفق
پدرو سانچز از سال ۲۰۱۸ در موقعیت اقلیت قدرت را به دست گرفت و تا سال ۲۰۲۳ توانست ائتلافی نسبتاً باثبات با چپگرایان و ملیگرایان کاتالان و باسکی ایجاد کند. دوران او با عبور از بحران کرونا و تقویت خدمات اجتماعی همراه بود. از سال ۲۰۲۲ رشد اقتصادی اسپانیا از میانگین اروپا بیشتر شده و نرخ بیکاری به پایینترین سطح از سال ۲۰۰۸ رسیده است. سانچز همچنین نخستوزیر دموکراتیک اسپانیا است که بهروانی انگلیسی صحبت میکند و در سیاست خارجی فعال بوده است.
اما پس از آنکه در ژوئیه ۲۰۲۳ انتخابات زودهنگام را باخت، توازن قدرت به هم ریخت. او فقط به این دلیل در سمت خود باقی ماند که «آلبرتو نونیس فیخو»، رهبر حزب محافظهکار مردم (PP)، موفق به کسب اکثریت نشد. سانچز برای حفظ حمایت ائتلافی، به درخواستهایی تن داد که در گذشته آنها را رد کرده بود؛ از جمله عفو عاملان همهپرسی استقلال کاتالونیا که پیشتر آن را مغایر قانون اساسی میدانست.
قیمت عفو و عصبانیت مخالفان
این عفو باعث آرامش نسبی در کاتالونیا شده است، اما در سطح ملی و بینالمللی واکنشهای تندی برانگیخته. در بیانیهای که این ماه در دادگاه اتحادیه اروپا ارائه شد، وکیل کمیسیون اروپا اعلام کرد این عفو با «ارزشهای اروپایی همخوانی ندارد».
نکته قابل توجه آن است که این عفو تنها قانون مهمی بوده که سانچز توانسته طی ۲۰ ماه گذشته در پارلمان تصویب کند. سایر وعدهها از جمله کاهش ساعت کاری به ۳۷.۵ ساعت در هفته یا اصلاحات قضایی به تعویق افتادهاند. تلاش برای «دموکراتیزهکردن» نظام قضایی منجر به اعتصاب سهروزه نیمی از قضات کشور شد، که آن را تلاشی برای کنترل قوه قضائیه میدانند.
فلجشدن دولت و عقبنشینی در سیاست خارجی
سانچز از سال ۲۰۲۳ نتوانسته بودجهای را از تصویب بگذراند. در اقدامی بیسابقه، حتی در سال گذشته از ارائه بودجه طبق قانون اساسی صرفنظر کرد. در حوزه سیاست خارجی نیز، او برای خوشایند چپگرایان، در نشست ناتو در ماه ژوئن با افزایش بودجه دفاعی مخالفت کرد؛ اقدامی که با استقبال داخلی اما خشم شرکای اروپایی روبرو شد. البته او همزمان با فروش جنگندههای یوروفایتر تایفون برای بازسازی ناوگان هوایی دولت ترکیه موافقت کرد.
در راستای جلب رضایت ملیگرایان کاتالونیا، سانچز با ادغام دو بانک بزرگ BBVA و Sabadell مخالفت کرد و همچنین بارها خواستار بهرسمیتشناختهشدن زبانهای کاتالان، باسکی و گالیسی در اتحادیه اروپا شد؛ امری که موجب نارضایتی کشورهای عضو شده است.
دفاع سانچز از خود: قربانی توطئه یا قهرمان ترقی؟
نخستوزیر سه استدلال برای ادامه حضور خود در قدرت ارائه میدهد:
۱. او قربانی «lawfare» یا جنگ حقوقی است: سانچز ادعا میکند که قوه قضائیه و رسانههای راستگرا علیه او و همسرش، بگونیا گومز، دست به توطئه زدهاند. اگرچه برخی پروندهها علیه همسرش و دادستان منصوب او فاقد شواهد قویاند، اما اسناد پلیس درباره سردان، آبالوس و همدستشان کولدو گارسیا این استدلال را تضعیف کردهاند.
۲. پیشرفتهای اقتصادی حاصل سیاستهای «پیشرو» اوست: اگرچه نرخ رشد بالا بوده، اما این رشد تا حد زیادی وابسته به ورود نیروی کار مهاجر است و در عوض، درآمد واقعی خانوارها افزایش چندانی نداشته. همچنین بحران شدید مسکن همچنان لاینحل باقی مانده است.
3. سانچز خود را سد سوسیال دموکراسی در برابر راست افراطی میداند: در انتخابات ۲۰۲۳، او با هشدار درباره خطر حزب راست افراطی «وُکس» توانست از شکست کامل جلوگیری کند. حامیانش میگویند: «اگر وُکس وجود نداشت، دولت کنونی سقوط میکرد.» با این حال، محبوبیت وُکس در نظرسنجیها در حال افزایش است.
حزب، دولت و کشور؛ همه به نام سانچز؟
سانچز تاکنون با حذف منتقدان داخلی، حزب را کاملاً در کنترل خود نگه داشته است. به گفته فرناندو وایسپین، جامعهشناس برجسته، «دولت، حزب و حتی اسپانیا در نگاه سانچز یکی شدهاند؛ اما مشکل این است که اگر او همهچیز باشد، هدف همه حملات نیز خواهد بود.»
رسانههای اسپانیایی از انتشار گزارشهای بیشتر پلیس درباره فساد در پاییز خبر میدهند. رسواییهایی مانند گفتگوهای ضبطشده آبالوس و گارسیا درباره کارگران جنسی، جایگاه حزب سوسیالیست را در نظرسنجیها متزلزل کرده است.
به گفته مرسدس کابررا، تاریخنگار و وزیر سابق سوسیالیست: «بقای سانچز بستگی دارد به اینکه در ادامه چه چیزهای دیگری افشا شود.»
سناریوهای پیشرو: انتخابات یا فرسایش؟
برخی گمانهزنی میکنند که سانچز در پاییز بودجهای مردمی پیشنهاد خواهد داد و در صورت رد شدن آن، انتخابات زودهنگام برگزار میکند. برخی دیگر به استقامت سیاسی او ایمان دارند و معتقدند تا ۲۰۲۷ در قدرت باقی خواهد ماند. با این حال، دو سال دیگر در وضعیت فلجشده فعلی، نهتنها مردم اسپانیا را خسته میکند، بلکه ممکن است به نفع حزب راستگرای افراطی وُکس تمام شود.
